top of page
UGC logo.png

به دنبال صلح

صلح چیست؟

صلح را می توان به عنوان «رهایی از اختلال» تعریف کرد. آرامش. صلح درونی زمانی است که در درونمان آرامش داشته باشیم و آرامش بیرونی زمانی است که محیط بیرونی ما عاری از درگیری و جنگ باشد. 

آرامش درونی (یا آرامش ذهن) به یک حالت عمدی آرامش روانی یا معنوی با وجود وجود بالقوه عوامل استرس زا اشاره دارد. "در آرامش" بودن توسط بسیاری از افراد سالم (هموستاز) و برعکس استرس یا مضطرب بودن تلقی می شود و حالتی در نظر گرفته می شود که در آن ذهن ما در سطح مطلوب و با نتیجه مثبت عمل می کند. بنابراین آرامش ذهن عموماً با سعادت، شادی و رضایت همراه است. 

صلح مفهوم دوستی و هماهنگی اجتماعی در غیاب خصومت و خشونت است. در مفهوم اجتماعی، صلح معمولاً به معنای فقدان درگیری (مانند جنگ) و رهایی از ترس از خشونت بین افراد یا گروه ها است.  

مفاهیم برای تأمل:  

چه چیزی باید اول باشد - صلح جهانی یا صلح درونی؟ ما متوجه می‌شویم که از یک طرف ممکن است کسی بتواند در درون خود آرام و در صلح بماند، در حالی که در اطراف او جنگ و درگیری وجود دارد - از سوی دیگر ممکن است متوجه شویم که علیرغم اینکه در یک محیط آرام و آرام قرار دارد، یک روح برای یافتن آرامش در درون خود تلاش می‌کند.  

تفاوت بین قلب آرام، ذهن آرام و روح آرام چیست؟  

چگونه می توانیم بدون آزادی بیان صلح خارجی داشته باشیم؟ چگونه می توانیم آزادی بیان را به شیوه ای مسالمت آمیز بدون احترام به تنوع و بدون آرامش درونی داشته باشیم؟ مطمئناً بدون داشتن صلح در درون خود، بشر نمی‌تواند مسئولیت آزادی بیان خود را بپذیرد و اجازه دهد حسادت و طمع و تعقیب منفعت فیزیکی بر گفتار و رفتاری که منجر به درگیری و جنگ می‌شود، غلبه کند؟  

 

 

چرا صلح مهم است؟  

آرامش درونی مهم است، زیرا هر چه با خودمان در صلح باشیم، احتمالاً با محیط خود و دیگران در آن آرامش بیشتری خواهیم داشت. هر چه با دیگران در صلح و آرامش بیشتر باشیم، جنگ و درگیری در سطح جامعه و جهانی کمتر خواهد بود و احتمال اینکه بتوانیم در اتحاد و هماهنگی زندگی کنیم بیشتر می شود.  و یگانگی در حالی که با موفقیت احترام به زندگی و تنوع را حفظ می کند.

صلح چگونه می تواند به ما کمک کند؟  

هنگامی که ما به دنبال آرامش درونی هستیم، به دنبال این هستیم که خود را با روح الوهیت متحد کنیم و به نور اجازه دهیم تا از طریق ما به دیگران بتابد - و برای این که مانند ظرف های عشق و نور عمل کنیم، مناسب تر می شویم.  

احساس آرامش درونی به خودی خود یک شفا است. ما را از نگرانی‌ها و اضطراب‌هایی که باعث بیماری‌های روانی، عاطفی و جسمی می‌شوند، دور می‌کند. احساس آرامش و رفاه معنوی ما می تواند به شفای جسم، ذهن ما کمک کند و به ما زندگی کمک کند. هر چه در درون خود آرامش بیشتری داشته باشیم، احتمال بیشتری وجود دارد که بتوانیم در هر لحظه به بهترین شکل ممکن زندگی کنیم، بیشتر حواسمان به اطرافیانمان باشد، با خانواده و دوستانمان و دیگران ارتباط بهتری داشته باشیم. در جوامع ما که به توجه ما نیاز دارند و می خواهند. به این ترتیب ما به احتمال زیاد روابط رضایت‌بخشی با عزیزانمان خواهیم داشت و به آنها کمک می‌کنیم تا احساس کنند که به آنها گوش می‌دهند، دوست داشته می‌شوند و مورد توجه قرار می‌گیرند - کمک می‌کنیم با انرژی‌های مثبت خود، آنها را درمان کنیم. وقتی عزیزان ما شادتر هستند، این به ما نیز منعکس می‌شود و محیط‌های ما بیشتر به محیط‌های شادتر و آرام‌تری تبدیل می‌شوند تا بتوانیم در صلح و هماهنگی زندگی کنیم.

با احساس آرامش، آرامش، احساس امنیت و امنیت، آزادی،  فروتنی، قدردانی، رضایت، شادی، شادی، امید، صبر، عشق، بخشش و همه احساسات مثبت دیگری که به ما کمک می کند تا از درون ما را روشن کنیم تا بتوانیم آن نور را با دیگران به اشتراک بگذاریم. وقتی به احساس آرامش درونی دست می‌یابیم، گویی خود را تسلیم چیزی کرده‌ایم که فراتر از درک ماست و توانسته‌ایم اجازه دهیم.  از تمام اضطراب‌ها و ترس‌هایمان که ما را در دام گذشته و نگرانی‌های آینده‌مان گرفتار می‌کنند، گرفتار شده‌ایم. با تسلیم کردن خود به صلح، می‌توانیم یاد بگیریم که نیاز به «کنترل» را کنار بگذاریم، اما در عوض یاد بگیریم که چگونه در هر لحظه با استفاده از موهبت‌هایی که برای خدمت به هدفی بزرگ‌تر داریم، زندگی کنیم.  

 

صلح چگونه می تواند به دیگران کمک کند؟  

چه تعداد از ما در اطراف احساس خوشبختی می کنیم  کسانی که آرام، خندان، آرام، شاد، امیدوار، صبور، متواضع، سپاسگزار و شاد هستند؟ آیا ما انرژی آنها را نمی گیریم؟ وقتی غریبه ای به ما لبخند می زند یا در زمان نیاز چند کلمه محبت آمیز می گوید چه احساسی به ما دست می دهد؟ از سوی دیگر، حضور در حضور افرادی که افسرده، مضطرب، همیشه شاکی هستند و انرژی منفی از خود می دهند، چگونه احساس می کنیم؟ انسان ها، درست مانند سایر موجودات و طبیعت اطراف ما، به طور کلی توانایی دریافت ارتعاشات و انرژی های اطراف خود را دارند. بنابراین هنگامی که در درون خودمان در آرامش هستیم، ارتعاشات آرامش را به اطرافیانمان از جمله سایر انسانها، موجودات و همه طبیعت می دهیم. انرژی مثبت ما مانند چراغ یا نوری در تاریکی می شود، نوری از بالا و از درون - کمک می کند تا خود و دیگران را در طول سفرهایمان در زندگی به سوی خداوند هدایت کنیم.  

بنابراین، هرچه بیشتر مسئولیت خود را بر عهده بگیریم، در نبردهای درونی خود بجنگیم، به دنبال حقیقت درونی، آرامش معنوی باشیم، بیشتر می‌توانیم یاد بگیریم که چگونه در دنیای فیزیکی که در آن زندگی می‌کنیم، تغییر مثبت ایجاد کنیم.

ایجاد صلح از درک من از کتاب مقدس در مورد وحدت است، نه تقسیم. صلح طلبان کسانی هستند که دوست دارند بین دیگران صلح برقرار کنند، بدی را با نیکی جبران کنند، آتش را با آب خاموش کنند. اما چگونه می‌توانیم این کار را در محیط‌های بیرونی‌مان انجام دهیم، اگر ابتدا نتوانیم آن را در درون خود انجام دهیم؟  

 

چگونه به آرامش درونی برسیم؟  

 

می بینیم که بسیاری از مصائب و رنج ها و فقرهای جهان، نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم رفتار انسان است. جنگ و درگیری اغلب نتیجه تعقیب حسادت و طمع متقابل در جستجوی ثروت مادی (مالی یا دارایی) و قدرت/کنترل است. مردم خود را به برچسب‌های مختلف مذهبی، فرقه‌ها، گروه‌ها تقسیم می‌کنند - که هر کدام ادعا می‌کنند که حق با آنهاست و دیگران باطل - گاهی از روی ناآگاهی و گاهی به دنبال این  لذت های جهانی انتقام جویی باعث تفرقه بیشتر می شود، منجر به استفاده از سلاح برای ایجاد ترس در میان گروه های مختلف می شود، که سپس منجر به تحمل افراد می شود.  دفاعی و ساختن دیوارها در اطراف آنها که باعث تقسیم بیشتر می شود.  پس مطمئناً می‌توان نتیجه گرفت که «حسادت» و «طمع» و «تکبر» و «انتقام‌جویی» دشمنان صلح هستند؟ حال بپرسیم که نقطه مقابل حسد و حرص و تکبر و انتقام چیست؟ آیا «سپاس» و «محبت» و «تواضع» و «بخشش» نیست؟ مطمئناً هر چه بیشتر شکرگزار نعمت های خود باشیم، کمتر احتمال می دهیم آنچه را که به دیگری داده شده است بخواهیم؟ و مطمئناً هر چه بیشتر آنچه را برای خود دوست داریم برای دیگران دوست داشته باشیم- احتمال بیشتری وجود دارد که بخواهیم نعمت های خود را با اطرافیان خود "به اشتراک بگذاریم" نه اینکه فقط برای خود "برداشتن بگیریم"؟ مطمئناً هر چه متواضع تر باشیم، کمتر احتمال می دهیم که حق با ماست و دیگران اشتباه می کنند؟ یقیناً هر چه نسبت به خطاها و خطاهای دیگران بخشنده تر و بخشنده تر باشیم، بازتر می شویم.  تبدیل شدن به  دریافت بخشش و رحمت خودمان؟  

اما چگونه می‌توانیم شکرگزار باشیم بدون اینکه خدا را که منبع روزی ماست، یاد کنیم؟ 

و چگونه بدون محبت به خدا و یاد او، دیگران را دوست داریم و برای دیگران نیز آنچه را برای خود می‌خواهیم، می‌خواهیم - یقیناً او منبع محبت و روزی است - پس فقط با یاد او و صفات زیبایش می‌توان به آرامش درونی رسید؟ 

چگونه می توان بدون درک اینکه ما انسان ها خودکفا نیستیم، فروتن تر می شویم؟ باید  فاجعه به ما می رسد و باید سختی بکشیم و  مصیبت برای اینکه فروتن باقی بماند؟

چگونه یاد بگیریم که چگونه بدون همدلی و محبت دیگران را ببخشیم؟

بسیاری از اضطراب‌ها و نگرانی‌هایی که انسان‌ها با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند به این دلیل است که ذهن ما در تجربیات گذشته زندگی می‌کند و اجازه می‌دهد احساسات منفی گذشته ما را بترساند تا به هدفمان در زندگی صادق باشیم. احساس گناه، خشم، صدمه، از دست دادن، شکست، عزت نفس پایین، غم و اندوه،  تنهایی و غیره به دلیل تجربیات گذشته ما گاهی اوقات می تواند باعث شود ما احساس "قربانی" کنیم و ما را از پذیرفتن مسئولیت زندگی خود در زمان حال باز دارد. با این حال، از طریق تأمل در مورد تجربیات گذشته خود، می‌توانیم یاد بگیریم که از تجربیات منفی خود یاد بگیریم تا به جای تبدیل شدن به یک «قربانی» گذشته، «خرد» به دست آوریم تا بتوانیم از آن برای کمک به ایجاد یک «اکنون» بهتر استفاده کنیم. و "آینده." برخی از ما ممکن است به خاطر اشتباهات گذشته خود احساس "لایق" بخشش نباشیم - که می تواند ما را از احساس شایستگی حضور نور الهی در درون خود دور کند. شرم می تواند ما را از مسئولیت پذیری باز دارد. به همین دلیل است که برای کسانی که به خدا ایمان دارند، مهم است که به یاد داشته باشند که او بسیار آمرزنده است و قادر است همه گناهان را ببخشد. کتاب مقدس به ما می آموزد که هر کس با توبه خالصانه به سوی خدا روی آورد، خداوند مهربان ترین و آمرزنده ترین است - به شرطی که مسئولیت را بر عهده بگیریم و اشتباهات مشابه را بارها و بارها تکرار نکنیم. برای کسانی که احساس شایستگی نمی کنند، کتاب مقدس به ما می گوید که اعمال خوب اعمال بد را خنثی می کند، و از طریق انجام اعمال محبت آمیز، بخشش دیگران، اعمال خیریه و کمک به یکدیگر، ما نیز می توانیم از درون پاک شویم. به ما کمک کند تا به آرامش درونی دست پیدا کنیم.  

چیزی شگفت‌انگیز در مورد «رها کردن» اضطراب‌هایمان و دادن آن‌ها به خدا در تسلیم فروتنانه وجود دارد. نگرانی در مورد گذشته یا آینده که نمی توانیم کنترل کنیم. تسلیم شدن به آفریدگار - منبع رزق، بخشنده صلح، خدا، و اجازه دادن به او که ما را در سفرهای فردی خود به سوی او هدایت کند.  

خداوند بخشنده صلح است. کلیدهای بهشت در دستان اوست. پس چرا به سوی او روی نمی آوریم و از او طلب آمرزش و هدایت نمی کنیم؟  

چند راهنمایی برای صلح جویان:

دعا و مراقبه را به طور منظم برپا کنید - زمانی را برای تأمل و تفکر و یاد خدا در درون خود اختصاص دهید. هر چه در هر کاری که انجام می دهیم و می گوییم خدا را در درون خود بیشتر یاد کنیم، آرامش بیشتری خواهیم داشت - اگر دل ما می خواهد رضای او را بجوییم و او را بشناسیم - با توبه و سپاس به سوی او بازگردیم.  و با قلبهای فروتن  

در اعمال محبت آمیز شرکت کنید - هر چه بیشتر درگیر اعمال ایثارگرانه باشیم، آنچه را که دوست داریم برای کمک به دیگران ببخشیم - بیشتر با اعمال خود تأیید می کنیم که خدا را با قلب و روح خود دوست داریم و آنچه را که دوست داریم برای دیگران دوست داریم. خودمان خداوند در دل کسانی که نسبت به سایر مخلوقاتش مهربانی و محبت می کنند، آرامش می دهد.  

به خدا توکل کن و امیدت را هرگز از دست نده. هر چه در مواقع سختی به خدا اعتماد کنیم و به او توکل کنیم، رابطه بین خود و خدا قوی‌تر می‌شود. مانند هر رابطه ای - اگر بر اساس اعتماد ساخته نشده باشد چیست؟ اما برای حفظ امانت مهم است که به عهد و پیمانی که با خدا بسته‌ایم پایبند باشیم و بعد از اینکه هدایت به ما نشان داده شد و علم به ما رسید، از هدایت روی گردانیم. خداوند در کتاب مقدس به ما یادآوری می کند که همیشه بر او توکل کنیم، از غیر او نترسید و از او اطاعت کنیم، هنگامی که علم و هدایت به ما رسید. او به مؤمنان اطمینان می دهد که هرگز اعمال نیکوکاران را تباه نمی کند و توکل کنندگان باید بر او توکل کنند. هر چه بیشتر به خدا اعتماد کنیم، آرامش روحی بیشتری در درون خود احساس می‌کنیم، حتی در سخت‌ترین زمان‌ها، حتی از طریق درد جسمانی از دست دادن و اندوه و شکسته شدن بارها و بارها به معنای فیزیکی.  

صداقت - دلهای راستگو بیشتر قادر به دستیابی به آرامش روحی درونی هستند - زیرا آنها به هدف خود صادق هستند - حتی اگر به طور کامل هدف خود را درک نکنند. صادق بودن به خود و خالق خود در هر زمان در نیات، گفتار و رفتارمان - به خود جسمانی خود اجازه می دهد تا "حقیقت" (خدا) را به اطرافیانمان بیان کند. اگر خودمان صادق نباشیم، چگونه می توانیم حقیقتاً به دنبال حقیقت باشیم؟ چگونه می توانیم حقیقت را بپذیریم اگر نتوانیم آن را بیان کنیم؟ هر چه بیشتر بتوانیم بدهیم و  دریافت حقیقت، ما قادر به دادن بیشتر و  آرامش و عشق و نور و تمام صفات زیبای خدا را دریافت کنید  برای کمک کردن  طبق اراده الهی خالق ما دنیایی آرام تر ایجاد کنید.  

قدردانی - هم در گفتار و هم در رفتار. هر چه بیشتر نعمت های خود را با دیگران تقسیم کنیم، بیشتر شکرگزاری خود را از خداوند به خاطر نعمت های خود تأیید می کنیم و بیشتر به خود اجازه می دهیم که ظرف نور و عشق و آرامش او برای اطرافیانمان شویم.  

فروتنی- هر چه کمتر به عقل خود وابسته باشیم و کمتر خود را به خود بسنده کنیم، احتمال اینکه نسبت به حقیقت و عشق و صلح و نور فروتن و گشوده باشیم بیشتر می‌شویم و قلب‌هایمان نرم‌تر می‌شود و احتمال بیشتری دارد. قلب ما به  با قدرت و بردباری رودخانه های جاری را تحمل کن  از درون.  فروتنی به ما این امکان را می‌دهد که به خدا نزدیک‌تر باشیم، و هرچه قلب‌هایمان فروتن‌تر باشد، توانایی ما برای تسلیم کامل به «صلح» و اراده الهی او بیشتر می‌شود - احتمال بیشتری وجود دارد که هر آنچه را که او به ما می‌دهد با کمال میل بپذیریم و مطابق با آن زندگی کنیم. به خواست او و نه اراده ما. هر چه بیشتر تسلیم اراده الهی او شویم، کمتر وقت خود را صرف نگرانی در مورد آینده خواهیم کرد - زیرا می دانیم که تنها کاری که می توانیم انجام دهیم این است که بهترین تلاش خود را با توجه به توانایی ها و درک خود انجام دهیم - و بقیه را به خدا بسپاریم. - زیرا او بهترین برنامه ریزان است - و در نهایت اراده اوست که ما به دنبال تحقق آن هستیم - نه اراده خودمان.

اطاعت - خدا  هوشیاری یا خداترسی - زندگی به گونه ای است که ما طبق درک و توانایی خود از خدا اطاعت کنیم - زمانی که دستورات او بر قلب ما نوشته شده است. پیروی از آن صدای لطیفی که در درون آن به نیکی و نهی از منکر تشویق می‌شود و ما را تشویق می‌کند تا با همدیگر رفتاری داشته باشیم که دوست داریم با ما رفتار شود - در هر کاری که می‌گوییم و به بهترین شکل ممکن انجام می‌دهیم.  

بخشش: هر چه بیشتر عیوب دیگران را ببخشیم و ببخشیم، قلبمان برای ما بازتر می شود.  دریافت و پذیرفتن آمرزش برای خود از سوی خداوند بخشنده مهربان. وقتی باور کنیم که به خاطر اشتباهات گذشته مان بخشیده شده ایم - راحت تر می توانیم گذشته و احساس گناه و شرم را که ما را احاطه کرده است رها کنیم - که ما را از زندگی در هر لحظه باز می دارد. بنابراین هر چه بیشتر ببخشیم، بیشتر بخشیده می شویم و بیشتر در «آرامش» می توانیم در درون خود احساس کنیم.  

 

چگونه به صلح جهانی دست یابیم؟

از درک من از کتاب مقدس - اگر می‌خواهیم یک تغییر مسالمت آمیز مثبت در محیط خود ایجاد کنیم - ابتدا باید آنچه را که در درون خودمان است تغییر دهیم. به این ترتیب صلحی که ما به آن دعوت می کنیم "راست" و خالص است. اگر نیت ما خالص باشد، این امر به طریقی قابل اعتماد از طریق گفتار و رفتار ما منعکس خواهد شد. هر چه بیشتر در مورد صفات زیبای خدا تأمل کنیم و سعی کنیم در هر کاری که می‌گوییم و انجام می‌دهیم این ویژگی‌ها را در زندگی خود بگنجانیم، این احتمال بیشتر می‌شود که دیگران در جوامع ما برای انجام همین کار الهام بگیرند. به این ترتیب ما مانند ظروف نور می شویم که از طریق آن رودخانه های عشق می توانند از قلبی به قلب دیگر جاری شوند. در گفتار و کردار نیک متحد می شویم و سرود عشق و اتحاد را با هم می خوانیم. آب حیات از چشمه ای در درون جاری است و غارها و فضاهای خالی اطراف آن را پر می کند. نور به گونه ای می درخشد که گویی از درختی مبارک نه شرقی و نه غربی، نور بر نور، بذرهای نور را در تاریکی می کارد و خود را به درختان پرباری تبدیل می کند که میوه می دهد.  پایبندی به اطرافیانش  

اما آیا ما بدون عدالت می توانیم صلح جهانی داشته باشیم؟ در چه  نکته ای که آیا باید در برابر اعمال فیزیکی دیگران در جوامع ما که باعث جنگ و درگیری و فساد می شود موضع گرفت.  ظلم به کسانی که دوستشان داریم؟ مطمئناً اگر همه ما فقط می نشستیم و تماشا می کردیم و اجازه می دادیم که بی عدالتی رخ دهد  آنگاه شر و فساد جهان را فرا خواهد گرفت؟  

این که بتوانیم خشم خود را کنترل کنیم یک ویژگی بسیار مهم و مثبت در هنگام درگیری است. جبران شر با خیر در کتاب مقدس به عنوان روشی برای تبدیل دشمنان به متحدان تشویق شده است، اما بسیاری از ما توانایی و توانایی را نداریم.  قدرت انجام این کار چشم در برابر چشم پسندیده است، اما گذشت و چشم پوشی از اعمال بد بهتر است. دور شدن از  جاهل - به جای پرداختن سخنان تند به سخنان تند، تشویق می شود و در صورت توان به هجرت در راه خدا نیز تشویق می شود.  

بر اساس کتاب مقدس باید ایجاد وجود داشته باشد  عدالت اجتماعی به منظور اینکه جوامع ما بتوانند در صلح با یکدیگر زندگی کنند. کتاب مقدس برقراری صلح را تا آنجا که ممکن است در میان کسانی که در حال جنگ و مشاجره هستند تشویق می کند، و حتی در صورت امکان مهاجرت را برای کسانی که قادر به انجام این کار هستند به منظور اجتناب از درگیری تشویق می کند - اما برای کسانی که نمی توانند - اجازه می دهد تا جنگ و ایستادگی در برابر ظلم ستمگر از جنگ دست می کشد - در این مرحله ما نیز باید عقب بایستیم و صلح کنیم.  

نقل قول های کتاب مقدس در مورد صلح

خداوند احوال قومی را تغییر نمی دهد مگر اینکه آن قوم آنچه در دلش است تغییر دهد. قرآن 13:11

 

ای مومنان! با جان و دل وارد صلح شوید و از گام های شیطان پیروی نکنید. قطعا او دشمن قسم خورده شماست. قرآن 2:208  

 

اما حلیم وارث زمین خواهد شد و از آرامش و رفاه برخوردار خواهد شد. مزمور 37:11  

 

قلب آرام به بدن جان می بخشد، اما حسادت استخوان ها را می پوسد. امثال 14:30  

«سلام بر تو بر آنچه بردباری کردی. و خانه آخر عالی است.»  قرآن، 13:24

چه خوب و خوشایند است وقتی قوم خدا در کنار هم با هم متحد می شوند! مزمور 133:1
 

خوشا به حال صلح کنندگان، زیرا آنها فرزندان خدا خوانده خواهند شد. متی 5:9  

 

تمام کسانی که به شما اعتماد دارند و تمام افکارشان به شما معطوف است را در آرامش کامل نگه خواهید داشت! اشعیا 26:3  

بخشش را نگه دارید؛ به آنچه درست است فرمان بده اما از نادانان روی گردان. قرآن 7:199

 

با آرامش دراز می کشم و می خوابم، زیرا تنها تو، خداوندا، مرا در امنیت ساکن کن. مزمور 4: 8  

اما من خودم را آرام و ساکت کرده ام، مانند کودکی هستم که با مادرش از شیر گرفته شده است. من مثل یک کودک از شیر گرفته شده راضی هستم. مزمور 131:2

 

ای جان من به آرامش خود بازگرد، زیرا خداوند به تو نیکی کرده است. مزمور 116:7  

من به آنچه خداوند خداوند می گوید گوش خواهم داد. او به مردم خود وعده صلح می دهد. مزمور 85:8  

 

فریب در دل کسانی است که نقشه شیطانی می کشند، اما کسانی که صلح را ترویج می کنند شادی دارند. امثال 12:20  

خداوند روزی هر کس را بخواهد وسعت می بخشد و (برای هر که بخواهد) تنگ می کند. و به زندگی دنیا شادی می کنند، در حالی که زندگی دنیا در مقایسه با آخرت آسایش مختصری است.   قرآن 13:26

  و چون می رود، در سرتاسر زمین می کوشد تا در آن فساد کند و محصولات و حیوانات را از بین ببرد. و خداوند فساد را دوست ندارد.  قرآن، 2:205

 

او می گوید: آرام باش و بدان که من خدا هستم! من مورد افتخار هر ملتی خواهم بود. من در سرتاسر جهان مورد احترام خواهم بود.» مزمور 46:10  

اوست خدایی که جز او معبودی نیست، پادشاه و قدوس و سلامت و امنیت بخش...» قرآن 59:23

عمل نیک و بد یکسان نیستند. بدی را با آنچه بهتر است دفع کن، آنگاه کسی که با تو دشمنی می کند دوستی فداکار می شود. ولى جز صابران به كسي عطا نمى شود و جز كسى كه ثروت زيادى دارد. قرآن 41: 34-35

 

آری جانم در خدا آرام بگیر. امید من از اوست او صخره و نجات من است. او قلعه من است، من تکان نخواهم خورد. نجات و عزت من به خدا بستگی دارد. او سنگ قدرتمند من است، پناهگاه من. ای مردم همیشه به او اعتماد کنید. دلهای خود را نزد او بریزید، زیرا خدا پناهگاه ماست. مزمور 62:5-8  

 

وقتی خداوند از راه کسی خوشش می‌آید، دشمنانش را با آنها صلح می‌کند. امثال 16:7  

او بود که آرامش خود را در دلهای مؤمنان فرود آورد تا ایمان را بر ایمانشان بیفزاید - نیروهای آسمانها و زمین از آن خداست. او دانا و عاقل است.  قرآن 48:4

 

خداوند قوم خود را قوت می بخشد. خداوند قوم خود را به سلامتی برکت می دهد. مزمور 29:11  

اگر دو گروه از مؤمنان شروع به جنگ كردن با يكديگر كردند، بين آنها صلح برقرار كنيد. اگر یکی از طرفین بر طرف دیگر قیام کرد، با طرف دیگر بجنگید تا تسلیم فرمان خدا شود. هنگامی که او چنین کرد، صلح را با عدالت و برابری بین آنها برقرار کنید. خداوند کسانی را که عدالت را رعایت می کنند دوست دارد. قرآن 49:9

 

تمام تلاش خود را بکنید تا با همه در صلح زندگی کنید و مقدس باشید. بدون تقدس هیچ کس خداوند را نخواهد دید. عبری 12:14  

 

از بدی رویگردان و نیکی کن. به دنبال صلح باشید و آن را دنبال کنید. مزمور 34:14  

 

صلح طلبانی که در صلح می کارند محصولی از عدالت درو می کنند. یعقوب 3:18  

آنان كه شكيبايى كردند و رضاى پروردگارشان را مى طلبند و نماز را بر پا مى دارند و از آنچه روزى شان كرده ايم پنهان و آشكار انفاق مى كنند و بدى را با خير دفع مى كنند كه عاقبت آنها به نيكى خواهد بود.

قرآن 13:22

بدی را با بدی و توهین را با توهین جبران نکن. بلكه بدى را با بركت جبران كنيد، زيرا به اين امر خوانده شده ايد تا وارث نعمت باشيد. زیرا «کسی که زندگی را دوست دارد و روزهای خوب را می‌بیند، باید زبان خود را از بدی و لب‌های خود را از سخنان نیرنگ باز دارد. آنها باید از شر دور شوند و نیکی کنند. آنها باید به دنبال صلح باشند و آن را دنبال کنند. پطرس 3: 9-11

 

بی عیب را در نظر بگیرید، راستگویان را رعایت کنید. آینده ای در انتظار کسانی است که به دنبال صلح هستند. مزمور 37:37  

 

من به آنچه خداوند خداوند می گوید گوش خواهم داد. او به قوم خود، بندگان وفادار خود، وعده صلح می‌دهد، اما نگذارید به حماقت روی آورند. مزمور 85:8  

کسانی که شریعت تو را دوست دارند صلح بزرگ دارند و هیچ چیز نمی تواند آنها را دچار لغزش کند. مزمور 119:165  

 

کسانی را که ذهنشان ثابت قدم است در آرامش کامل نگه خواهی داشت، زیرا به تو اعتماد دارند. اشعیا 26:3  

به راستی! آنها که ایمان آورده اند و یهودیان و مسیحیان و صابئین هر که به خدا ایمان دارد  و روز بازپسین و عمل صالح انجام دهند، پاداش آنها نزد پروردگارشان است، نه ترسی بر آنهاست و نه اندوهگین می شوند. قرآن 2:62

 

خداوندا، تو برای ما صلح برقرار می‌کنی. تمام کارهایی که ما انجام داده ایم، شما برای ما انجام داده اید. اشعیا 26:12  

 

اگر چه کوهها به لرزه درآیند و تپه ها از بین بروند، اما عشق بی پایان من به تو متزلزل نخواهد شد و عهد صلح من از بین نخواهد رفت.» خداوند که بر شما دلسوز است می گوید. اشعیا 54:10  

 

شما با شادی بیرون خواهید رفت و با آرامش بیرون خواهید رفت. کوه‌ها و تپه‌ها در برابر تو آواز خواهند کرد و همه درختان صحرا دست خود را خواهند زد. اشعیا 55:12  

آنان کسانی هستند که در آسانی و سختی انفاق می کنند و خشم خود را فرو می بندند و برای خدا از مردم عفو می کنند.  کسانی را که خوب هستند دوست دارد قرآن  3:134

 

ای برادران و خواهران من اگر کسی ادعای ایمان داشته باشد ولی عملی نداشته باشد چه سودی دارد؟ آیا چنین ایمانی می تواند آنها را نجات دهد؟ فرض کنید برادر یا خواهری بدون لباس و غذای روزانه هستند. اگر یکی از شما به آنها بگوید: «به سلامتی بروید. گرم نگه دارید و خوب تغذیه کنید، اما هیچ کاری در مورد نیازهای بدنی آنها انجام نمی دهد، چه فایده ای دارد؟ همین طور ایمان به خودی خود اگر همراه با عمل نباشد مرده است. اما کسی خواهد گفت: «تو ایمان داری. من اعمال دارم.» ایمان خود را بدون عمل به من نشان دهید و من ایمان خود را با عملم به شما نشان خواهم داد. شما معتقدید که یک خدا وجود دارد. خوب! حتی شیاطین هم این را باور دارند - و می لرزند. ای احمق، مدرک می خواهی که ایمان بدون عمل فایده ای ندارد؟ آیا پدر ما ابراهیم به خاطر کاری که انجام داد وقتی پسرش اسحاق را بر قربانگاه تقدیم کرد عادل تلقی نشد؟ می بینید که ایمان و عملش با هم کار می کرد و ایمانش با کاری که کرد کامل شد. و کتاب مقدّس که می‌گوید: «ابراهیم به خدا ایمان آورد و برای او عدالت شمرده شد» محقق شد و او را دوست خدا نامیدند. می بینید که انسان با آنچه انجام می دهد عادل می شود نه تنها با ایمان. ج ایمز 2:14-24  

 

«بیایید نزد من، ای همه خسته و گران بار، و من به شما آرامش خواهم داد. یوغ مرا بر خود بگیرید و از من بیاموزید، زیرا من نرم و فروتن هستم و برای روح خود آرامش خواهید یافت. زیرا یوغ من آسان و بار من سبک است.» متی 11:28-30

..مطمئنا حسنات بدی ها را پاک می کند. این تذکری است برای متفکران.» قرآن 11:114

این صفحه در حال حاضر تحت توسعه است. اگر می‌خواهید مشارکت کنید و افکار، دیدگاه‌ها و ایده‌های خود را با ما به اشتراک بگذارید، لطفاً به ایمیل ما ایمیل بزنید تا دیدگاه شما را بخوانیم و در مورد آن تأمل کنیم: درود و برکت.

admin@universalgodmessageofpeace.org

bottom of page